مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

فوت کردن شمع 5 سالگی

ماه ِ من برای تولدت کلی ذوق و شوق داشتی ، همش فکر میکردی که کجا جشن بگیری و با کی وقت بگذرونی ، باغ ، خونه ، خونه مامان زری ، مهد کودک و .... همه اینا گزینه های خودت بود و هر دفعه به هر دلیلی خودتو توجیه میکردی که کجا بهتره ! تم بن تن ، بت من ، مینیون و یه عالمه ایده توی ذهن کوچولوت بود و من تصمیم داشتم این روز خاص رو با نظر و سلیقه خودت برات خاص ترش کنم واسه همین تو انتخاب کیک ، تزئینات ، شمع ، کادو ، برف شادی و حتی بشقاب و لیوان نظر تو نظر نهایی بود و من برای یکرنگیش اصن اصرار و اجباری نداشتم چون میخواستم خودت از همه چی لذت ببری .  جونم برات بگه که قرار شد تولد اصلی در مهد کودک برگزار بشه ، یه تولد با خانواده بابا مهدی و یه رو...
6 شهريور 1395

زیباترین آیه ی آفرینش تولدت مبارک

و بهار زیباترین آیه آفرینش و امروز بيست و دومين روز بهشتی ِ خرداد ماه و آغازین دقایق حکومت خورشید بر هشتاد و چهارمين روز بهار سال۱۳۹۴ و چه شروعی برتر و والاتر برای امروز، پرانرژی تر و زندگی سازتر از بهانه اي بنام ِ  « تولد » دوست داشتني ترين مخلوق ِ خدا ، مهبد نازنينم ميلادت مبارك و شروع پنجمين سال با هم بودنمان ستاره باران در پناه ِ حي ِ داور تندرست و سلامت و پر از شور و شوق زندگي باشي     ...
21 خرداد 1394

دومين تولد در سومين بهار

خيلي دلم ميخواست كه روز تولدت برات يه روز خاص و خاطره انگيز باشه ، از اونجايي كه ميدونم از يادآوري خاطراتت خيلي لذت ميبري و همش يادته يادته ميكني و مطمئن بودم روز به اين مهمي با اونهمه انتظاري كه تو كشيدي حتما ً يه جاي ذهنت حك خواهد شد ، بنابراين دوست داشتم كه از مرحله به مرحله ي تداركات جشن تا تهيه اقلام مورد نياز نظرت رو بپرسم و دقيقا ً همون چيزي رو اجرا كنم كه تو دلت ميخواست . براي انتخاب مدل كيك ، رنگش ، رنگ بادكنك ها ، خريد فشفشه و برف شادي ، شمع ، رنگ ژله ها ، محل برگزاري جشنت و همه و همه رو خودت اين نظر تو بود كه اجرايي ميشد . گاها ً راهنمايي هاي لازم رو بهت ميكردم ولي اگر به مذاقت خوش نمي اومد نهايتا ً نظر تو بود كه اجرا ميشد . اون ر...
26 خرداد 1393

سومين بهار ِ زيبا

ماه ِ من سلام . دردانه ي سه ساله ام بعد از تقريبا ً 3- 4 ماه انتظار و شوق وصف ناپذيرت براي برپايي جشن تولدت بالاخره روز تولدت كه مصادف شده بود با شب تولد امام زمان و همه ي شهر تزئين شده و چراغوني شده بود ، جشنت رو برپا كرديم . خيلي خوشحال و سرمست بودي از اينكه فكر ميكردي همه ي آذين هاي بسته شده در كوچه و خيابونا بخاطر تولدته !!! خاله الهام بهت ميگفت ازدحام جمعيت هم بخاطر تولد ِ توئه ؟؟ و با سرافرازي و يه حس قشنگي ميگفتي آره همه واسه تولد من اومدن !! چند روز قبل كه مامان زري و مهرزاد واست از سفرشون سوغاتي آورده بودن ، شوقت به سر حد آخر رسيد و فكر ميكردي دارن كادوهاي تولدت رو بهت ميدن ! تند تند ميگفتي شمع شمع ... و شمع خيالي رو فوت ميك...
25 خرداد 1393

جشن تولد 2 سالگي شازده كوچولو ، شما هم دعوتيد !

تقديم به آنكه با چشمان ِ سياهش و برق ِ نگاهش هر روز را برايمان خاطره انگيزتر ميكند ... مهبد نازنينم ، دوست داشتم كه روز تولدت رو با همه ي وجودم برات جشن بگيرم و توي اين شادي همه رو سهيم كنم ، اما بخاطر اسباب كشي مجبور شديم جشن رو يه خورده مختصرتر به پا كنيم ، ولي توي همون جشن مختصر هم يه دنيا عشق و صفا بود ..... روز تولدت عشق به جاي خون توي تموم رگ هام جاري بود . اين تو و اين آلبوم جشن تولد 2 سالگيت : جشن تولد 2 سالگي مهبد در دنياي باب اسفنجي                       ...
28 خرداد 1392

آلبوم تولد يك سالگي مهبد جون

سلام گل پسرم . پنج شنبه جشن تولدت رو برپا كرديم و شكر خدا به خوبي و خوشي برگزار شد و فكر كنم كه به همه خوش گذشت . البته مامان زري رو طبق معمول خيلي توي زحمت انداختيم و براي برپايي مهماني كلي ازش كمك گرفتيم . قبل از اين عكس گريه كردي تا بهت پفك بدم ، چند بار بگم پفك براي كودكان زير 2 سال ممنوع ِ !!!! ادامه مطلب رو حتما ً ببين ... خاله محيا و مهرزادجون توي تزئينات به مامان كمك كردند و جنابعالي هم كه طبق معمول همه ي بچه ها روز جشن از خوش اخلاقي سنگ تموم گذاشتي ... ( البته افعال معكوس از خودم در كردم ) . بگذريم در ادامه عكسهاتو ميزارم . يه سي دي از عكسها و فيلم تولدت آماده كردم كه توي صفحه ي آخر آلبومت ميزارم . بزرگ كه شدي حتما ...
28 خرداد 1391
1