زندگي دفتري از خاطره هاست
پسر عزيز تر از جانم ،
جونم برات بگه كه مدتيه شعر ميخوني ، اگه من برات بخونم جاهايي كه مكث كنم تو ادامه ميدي و در غير اينصورت هر جا آينه ببيني ميزني زير آواز و با همه ي كلماتي كه خودت بلدي و با آهنگ شعر ميخوني و وقتي من نگاهت ميكنم خجالت ميكشي و دو تا دستاي نازت رو مياري روي چشمات تا مثلاً من نبينمت!! عزيزززززم آخه مامان قربونت بره خجالت چرااااا ؟؟؟ ؟؟؟
اون قسمت هايي از شعر رو كه رنگي كردم ميخوني و از همه بيشتر از اون خطيش كه ميگه بابام بهم عيدي داد خوشت مياد و چندين بار تكرارش ميكني .
يه توپ دارم قل قليه
سرخ و سفيد و آبي
ميزنم زمين هواااا ميره
نميدوني تا كجا ميره
من اين توپو ننوشتم
مشقامو خوب نبشته
بابام بهم عيدي داد
يه توپ قلقلي داد
***********************
اتل متل توتولي
گاو حسن چه جوري
نه شير داره نه پستون
شيرشو بردن هِنِسون
و بقيه ي شعرو من برات ميخونم
***************************
پسر باهوشم عاشق ِ تشويقي و اگه كسي براي تشويق كردنت كوتاهي كنه خودت سريع با صدايي رسا ميگي " دَس " يعني دست بزنيد . راستي براي اسباب بازي هات هم خودت اسم انتخاب ميكني يه كرم شب تاب داري كه بهش ميگي دينگ دينگ ، يه گاو داري كه بهش ميگي دامبو و يه قورباغه ي سبز كه اسمش قور قور ِ ..... بقيه ي اسباب بازي هات هم فعلا ً اسمي ندارن . آفرين عزيزم ، براي سن و سالت عاليه ، اميدوارم كه زنده باشم و شاهد موفقيت هات در همه ي عرصه هاي زندگيت باشم . اين ها رو برايت مي نويسم چون ميدانم كه زندگي دفتري از خاطره هاست و بماند برايت به يادگار تا روزي كه خود شاعر ِ شعر ناب زندگي باشي . گل ِ قشنگ ِ مامان ، من و بابايي خيلي دوسِت داريم و براي آسايش و آرامشت هر كاري كه لازم باشه ميكنيم ...