مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

یه پسر شاد و پر انرژی و رقصش با موزیک Gangnam style

1391/11/11 10:56
نویسنده : مامان مهدیه
746 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسرم سلام .

قبل از هر چیزی میخوام بگم که خیلی خیلی خیلی قند و نبات شدی ! شیرین ِ شیرین ِ شیرین !! یه پسر بچه ی شاد و شیطون و بلا ...

با هر شوخی ای قهقهه سر میدی و خیلی با مزه بازی میکنی و ادای کارهای ما رو در میاری !

از رقصت برات بگم که با آهنگ Gangnam style کره ای خیلی با مزه و با انرژی میرقصی ـ وقتی این آهنگ پخش میشه بدو بدو میری جلوی تلویزیون و از من و بابا مهدی هم دعوت به عمل میاری تا در این رقص گروهی همراهیت کنیم و اگر از کسی کم کاری ببینی توی بالا و پایین پریدن سریع واکنش نشون میدی و برخورد قاطع میکنی تـــــــــــــــازه حرکت دست و پاهامون رو هم تو تعیین میکنی که کی و چگونه انجام بدیم.

Gangnam style

هر چند که خاطره ی مهمونی رفتنمون دیگه بیات شده ولی چون بهت قول داده بودم که نقلش کنم یه توضیح مختصری برات میدم :

یه روز صبح خاله اشی ( مامانِ خاله ملیحه ) باهام تماس گرفت و بعد از خوش و بش و احوالپرسی گفت که قراره یه مهمونی به مناسبت 30 سالگی ملیحه برپا کنه و از ما هم دعوت کرد که بریم و توی این جشن همراهیشون کنیم . خلاصه چهارشنبه 28 دی ساعت 8 شب به سمت تهران حرکت کردیم و همه چیز همونطوری که می خواستیم پیش رفت به جز اینکه تا قم بهونه ی بابا رو میگرفتی و داد میزدی بابا مهـــــدی و بهت میگفتم بابا جلو نشسته که بهونه نگیری ولی تو صدات رو میبردی بالاتر تا بابا جون صدات رو بشنوه !! صبح پنج شنبه برای خرید رفتیم بهار و کلی توی مغازه ها پرسه زدیم و آنچه که لازم بود رو خریدیم . توی اون مدت همش دوست داشتی که توی کالسکه بشینی و طبق عادت تابستون جلوی کالسکه برات خوراکی بریزم و تو بخوری و کیف کنی و برای پرو لباس هم حاضر نبودی ثانیه ای پایین بیای.

برای مهمونی هم ساعت 9 شب رسیدیم و خاله ملیحه ی از همه جا بی خبر هم تا دقیقه ی آخر غر میزد و استرس داشت که چرا دیر رفتیم ولی وقتی در زدیم و در بروی ملیحه باز شد و نوای تولدت مبارک و جیغ و سوت و فشفشه و بادکنک و ... رو دید از هیجان چشماش دیدن داشت که شده بود اندازه ی پیاله !!!

مهبد در شب تولد خاله مليحه

شب خوبی بود و خیلی خوش گذشت - فقط جای بابا مهدی خالی بود که به خاطر امتحانی که از طرف شرکت داشت با ما نیومد - البته که همون شبی که ما مهمونی بودیم بابا هم خونه ی خاله سیما مهمونی دعوت داشت و با جمع دوستان سرگرم و الحمدلله به اون هم خوش گذشته بود ....

جمعه ساعت 8 شب هم به سمت اراک حرکت کردیم . سفر کوتاهی بود ولی برای عوض شدن حال و هوامون موثر بود توی این مدت هم خیلی دلتنگ بابا مهدی شده بودی و همش سراغش رو میگرفتی و همش می خواستی که ببرمت پشت پنجره و میگفتی : ماشین - مهدی -  کـــوش ؟؟؟ قربونت برم که دلت اندازه ی گنجشکه ولی اندازه ی دریا مهربونه ....

در آخر هم به خاطر تاخیر توی ثبت خاطرات شیرینت ازت عذر خواهی میکنم ......

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان آراد(خاطره)
11 بهمن 91 11:34
سلام...امیدوارم ه حالتون خوب باشه
خوشحالم که بهتون خوش گذشته..
ایشالا که همیشه شاد باشین...
بوسسسسسسس


سلام . ممنونم خاطره جون . ايشالله كه شما هم هميشه لباتون خندون و دلتون شاد باشه .
♥ مامان آمیتیس ♥
12 بهمن 91 2:14
ایشالا همیشه بهتون خوش بگذره و شاد باشید
خاله عاطفه
12 بهمن 91 11:48
مهبد نگو....عشقه خاله ای به خدا.خاله دورت بگرده که اینقدر قشنگ میرقصه عزیزم شما به کی رفتی مامان و بابا جونت که بلد نیستن برقصن فقط تو مهمونی ها رکورد دارن .خوشحالم بهتون خوش گذشته انشاا... همیشه به گردش.بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

سلام عزيزم . قربونت برم . ممنونم از حضورت . اگه ما ركورد داريم پس شما چي هستيد ؟ ايشالله ني ني دار شدنت ما بيايم با مهبد برقصيم

الهه مامان یسنا
13 بهمن 91 2:53
سلام مهدیه جان یه بار واست نظر گذاشتم ولی نمیدونم رسید یا نه؟ بابا این آهنگ من و هم به رقص میاره چه برسه مهبد نازم رو وای به قول نیایش عجب سوبپیازی!!!! کلی حال کردم. دلم برات تنگ شده عزیزم عادت کردم هر روز بیام و یه مطلب جدید بخونم ولی هم سر من شلوغ شده و هم انگار شما گرفتاری که دیر به دیر دیگه آپ میکنی


واااااااي اول صبح شنبه نظر يه دوست گل رو بخوني چه حالي ميده !!
الهه عزيزم چه با مزه بود سوبپیازی!!!! )
آره عزيزم اين هفته اخير خيلي خيلي پر مشغله بود و كلي گرفتار كار بودم . دلم برات شده يه ذره . نظر قبليت هم نرسيده بود .اميدوارم كه شلوغي هر دوتامون ( هم من و هم شما ) زودتر برطرف بشه تا بيشتر بتونيم به هم بپردازيم .
خاله محیا
14 بهمن 91 12:43
آفرین به این گل پسری با استعداد که باعث شکوفایی بابا مهدی هم شده.آقا مهدی ماشالا با این آهنگ خیلی قشنگ میرقصیااااااا


سلام خاله محيا . آره ديدي چه با مزه ميرقصه بابا مهدي )
mamanebaran
14 بهمن 91 16:00
الهي عزيزم ، فدات بشم كه تو هم مثل بارانم دقيقاً عاشقه اين آهنگي ، قربونت برم خوشگل خاله


قربونت برم كه اينقدر ماه و بلايي باران كوچولوي من !
مامان شایان
15 بهمن 91 9:27
سلام پسر منم این اهنگو خیلی دوست داره


فكر كنم كه همه ي بچه ها به اين آهنگ علاقه داشته باشن ، بيخودي نيست كه پر بيننده ترين كليپ تصويري شده
مامانیه سپهر
17 بهمن 91 13:43
سلام مهدیه جان. خیلی دلم واستون تنگ شده بود عزیزم. مرسیکه جویای احوالمون بودید عزیزم.
حالا من بخوام رقص گل پسر رو ببینم چیکار باید بکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سلام زهرا جونم . من هم خيلي دلم برات تنگ شده ، ايشالله كه هر چه زودتر پدر شوهرت خوب بشه و نگراني هاتون رفع بشه . چشم اگه شد يه فيلم ازش آپلود ميكنم .