شايد كسي بخواند !!! مي خواهيم با تن سالم زنده بمانيم
آلودگي هوا دو برابر حد مجاز
آژير قرمز براي سلامتي
تجمع اعتراضآمیز مردم اراک نسبت به آلودگی هوا
افزایش آلودگی نتیجه طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک
تعطیلی اراک برای فردا تمدید شد
آلودگي هواي اراك هم در شرايط هشدار است
آلودگی هوای اراک 12 برابر حد استاندارد
افزایش تاثیر منفی ریزگردها در هوای گرم
ريزگردها نَفَس اراكي ها را هم بُريد
تابش اشعه ماورای بنفش در اراک در شرایط حداکثری است
آلودگی سرخط زندگی در اراک
اين عناويني كه بالا ازشون نوشتم عناوين اخبار و روزنامه هاي اين روزهاي داغ شهرمونه ، همشون حكايت و روايت قصه ي پر غصه ي آلودگي ِ شهرمونه ، نميدونم كارخانجات رو مسبب بدونم يا مسئوليني كه هميشه دم از وفاي به عهد ميزنن ؟ پالايشگاه و يا ريزگردهاي وارداتي ؟؟؟؟ اينكه كدومشون همه رو اين روزها كلافه كرده خدا داند و بس !!!!
بگذريم ....... نه به سادگي نميشه گذشت ، نميشه هر روزه كودك معصومت رو توي خونه حبس كني و از همه چيز بگذري ، اعتراضات و تجمعات مردمي هم تا كنون كه فايده اي نداشته ، نگرانم ...نگران از ريه هاي كوچولوي كودكي معصوم كه هنوز فرصت آشنايي با پاكي هوا ، فرصت آشنايي با اكسيژن ناب رو نداشته و هنوز مفهوم هواي پاك رو نفهميده اما با واژه ي آلودگي هوا به خوبي عجين شده ، آلودگي هوا رو با چشماي تيز بينش ميتونه تشخيص بده ، توي گرماي هوا ميگه مامان چقدر هوا داغه !!!!
خيلي دلم ميخواست بهار و تابستونمون رو به تفريح توي پاركهاي مورد علاقه ات ( پارك مادر و شهربازي پامچال )ميگذرونديم و همونطوري كه تو لذت ميبري از روزهامون لذت مي برديم اما در نهايت شرمندگي و ناباوري مجبورم كه روزهاي قشنگ كودكيت رو حبست كنم توي خونه و به فعلا ً به نقاشي و كارتون و نهايتا ً آب بازي توي حموم اكتفا كنيم تا ببينيم خدا برامون چي ميخواد ....
آلودگي هوا كم بود ، گرماي هوا ، اشعه ماورا بنفش و اشعه يو وي هم باهاش هم دست شدند و مهمون ناخونده ي اين روزهاي همه شدند ، خدايا خودت به اين طفلكان معصوم رحم كن ....
مهمان اجباری! پس کی قصد سفر داری؟!
تا جايي كه من يادمه و سنم قد ميده هر موقع دلمون هواي تازه ميخواست ، مي زديم به دل كوه به دل ِ دشت .... اما حالا چي اگه فرسنگ ها هم از شهر فاصله بگيري هنوز اين غبارهاي لعنتي رو مثل يه سايه بالاي سرت حس ميكني ، اگه نوك قله ي كوه هم بري تازه رسيدي ميون همه ي غبار ها و آلودگي ها و به قول كارشناسان ريزگردها !!!!
اطلاع رساني مسئولين رو هم كه قربونش برم ، صفر ..... بابا يه خورده به فكر اين مردم بي گناه باشيد هم بد نيست . همش كه نميشه حبس خانگي رو به عنوان راهكار و راه حل به مردم پيشنهاد كرد ، همش كه نميشه با پرداخت چند درصد عوارض آلايندگي وسط شهر موند و مسبب اصلي اين داستانها بود ، جريمه ي نقدي كجاي سلامت مردم رو ميگيره ؟؟خدا جون خيلي دلم پره فقط به بچه هامون رحم كن .
در ميون اينهمه كلافه گي از وضع آب و هواي موجود مهبد هر روز درخواست پارك رفتن و شهربازي رفتن داره و هر روز محتواي خواهش و تمناهاش شده پارك ، هيچ وقت فكر نميكردم آرزوي مهبد پارك رفتن باشه !!! هميشه به نحوه ي برآورده كردن آرزوهاي محال مهبد فكر ميكردم و هميشه نگران بودم كه مهبد يه آرزوي دست نيافتني نداشته باشه كه من توي برآورده كردنش عاجز باشم ، اما الان نگرانم ، خيل نگران چون يه آرزوي به اين كوچيكي رو به قيمت از دست دادن سلامتش بايد برآورده كنم ، خدايااااااااا....... بالاخره دلمون رو به دريا زديم و به همراه بابا مهدي ، مهبد رو به شهربازي پامچال برديم . اينقدر با هيجان به اين سو آنسو ميدويد كه انگار براي اولين باره كه پارك رفته ، اينقدر با ذوق ميرفت و وسيله براي بازي انتخاب ميكرد كه دلم ميخواست تا صبح بازي كنه ، طفلكي همش استرس ذاشت كه تايم بازي ها تموم نشه و بتونه پيوسته بازي كنه و لذت ببره .
هر چند كه لذت بازي كردنت توي همچين پستِ آلوده اي گم شده اما چند تا عكس از اين روزهاي داغ ، گرم و كلافه كننده رو برات ميزارم ، اميدوارم كه هر چه زودتر مشكلات شهرمون حل شه و من ناچار نباشم كه روزهاي ناب كودكيت رو توي خونه زندانيت كنم !!!!!!!
اين شما و اين گل پسر دوست داشتني و مهربون ِ من ....
حالا كه پستت مزين شد به عكس هاي قشنگت ، يه تشكر جانانه هم از داداش مهرزاد كنم كه با هديه ي بسيار خوب و قشنگش دوباره شادت كرد و با انرژي هر چه تمام تر ديشب رو كلي فوتبال دستي بازي كردي و با اينكه توي ماشين داشتي چرت ميزدي ولي با ديدن اين هديه انرژي دوباره پيدا كردي .