مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

شايد كسي بخواند !!! مي خواهيم با تن سالم زنده بمانيم

1392/4/29 15:30
نویسنده : مامان مهدیه
861 بازدید
اشتراک گذاری

آلودگي هوا دو برابر حد مجاز

آژير قرمز براي سلامتي

تجمع اعتراض‌آمیز مردم اراک نسبت به آلودگی هوا

افزایش آلودگی نتیجه طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک

تعطیلی اراک برای فردا تمدید شد

آلودگي هواي اراك هم در شرايط هشدار است

آلودگی هوای اراک 12 برابر حد استاندارد

افزایش تاثیر منفی ریزگردها در هوای گرم

ريزگردها نَفَس اراكي ها را هم بُريد

تابش اشعه ماورای بنفش در اراک در شرایط حداکثری است

آلودگی سرخط زندگی در اراک

اين عناويني كه بالا ازشون نوشتم عناوين اخبار و روزنامه هاي اين روزهاي داغ شهرمونه ، همشون حكايت و روايت قصه ي پر غصه ي آلودگي ِ شهرمونه ، نميدونم كارخانجات رو مسبب بدونم يا مسئوليني كه هميشه دم از وفاي به عهد ميزنن ؟ پالايشگاه و يا ريزگردهاي وارداتي ؟؟؟؟ اينكه كدومشون همه رو اين روزها كلافه كرده خدا داند و بس !!!!

بگذريم ....... نه به سادگي نميشه گذشت ، نميشه هر روزه كودك معصومت رو توي خونه حبس كني و از همه چيز بگذري ، اعتراضات و تجمعات مردمي هم تا كنون كه فايده اي نداشته ، نگرانم ...نگران از ريه هاي كوچولوي كودكي معصوم كه هنوز فرصت آشنايي با پاكي هوا ، فرصت آشنايي با اكسيژن ناب رو نداشته و هنوز مفهوم هواي پاك رو نفهميده اما با واژه ي آلودگي هوا به خوبي عجين شده ، آلودگي هوا رو با چشماي تيز بينش ميتونه تشخيص بده ، توي گرماي هوا ميگه مامان چقدر هوا داغه !!!!

خيلي دلم ميخواست بهار و تابستونمون رو به تفريح توي پاركهاي مورد علاقه ات ( پارك مادر و شهربازي پامچال )ميگذرونديم و همونطوري كه تو لذت ميبري از روزهامون لذت مي برديم اما در نهايت شرمندگي و ناباوري مجبورم كه روزهاي قشنگ كودكيت رو حبست كنم توي خونه و به فعلا ً به نقاشي و كارتون و نهايتا ً آب بازي توي حموم اكتفا كنيم تا ببينيم خدا برامون چي ميخواد ....

آلودگي هوا كم بود ، گرماي هوا ، اشعه ماورا بنفش و اشعه يو وي هم باهاش هم دست شدند و مهمون ناخونده ي اين روزهاي همه شدند ، خدايا خودت به اين طفلكان معصوم رحم كن ....

مهمان اجباری! پس کی قصد سفر داری؟!

تا جايي كه من يادمه و سنم قد ميده هر موقع دلمون هواي تازه ميخواست ، مي زديم به دل كوه به دل ِ دشت .... اما حالا چي اگه فرسنگ ها هم از شهر فاصله بگيري هنوز اين غبارهاي لعنتي رو مثل يه سايه بالاي سرت حس ميكني ، اگه نوك قله ي كوه هم بري تازه رسيدي ميون همه ي غبار ها  و آلودگي ها و به قول كارشناسان ريزگردها !!!!

اطلاع رساني مسئولين رو هم كه قربونش برم ، صفر ..... بابا يه خورده به فكر اين مردم بي گناه باشيد هم بد نيست . همش كه نميشه حبس خانگي رو به عنوان راهكار و راه حل به مردم پيشنهاد كرد ، همش كه نميشه با پرداخت چند درصد عوارض آلايندگي وسط شهر موند و مسبب اصلي اين داستانها بود ، جريمه ي نقدي كجاي سلامت مردم رو ميگيره ؟؟خدا جون خيلي دلم پره فقط به بچه هامون رحم كن . 

در ميون اينهمه كلافه گي از وضع آب و هواي موجود مهبد هر روز درخواست پارك رفتن و شهربازي رفتن داره و هر روز محتواي خواهش و تمناهاش شده پارك ، هيچ وقت فكر نميكردم آرزوي مهبد پارك رفتن باشه !!! هميشه به نحوه ي برآورده كردن آرزوهاي محال مهبد فكر ميكردم و هميشه نگران بودم كه مهبد يه آرزوي دست نيافتني نداشته باشه كه من توي برآورده كردنش عاجز باشم ، اما الان نگرانم ، خيل نگران چون يه آرزوي به اين كوچيكي رو به قيمت از دست دادن سلامتش بايد برآورده كنم ، خدايااااااااا....... بالاخره دلمون رو به دريا زديم و به همراه بابا مهدي ، مهبد رو به شهربازي پامچال برديم . اينقدر با هيجان به اين سو آنسو ميدويد كه انگار براي اولين باره كه پارك رفته ، اينقدر با ذوق ميرفت و وسيله براي بازي انتخاب ميكرد كه دلم ميخواست تا صبح بازي كنه ، طفلكي همش استرس ذاشت كه تايم بازي ها تموم نشه و بتونه پيوسته بازي كنه و لذت ببره . 

هر چند كه لذت بازي كردنت توي همچين پستِ آلوده اي گم شده اما چند تا عكس از اين روزهاي داغ ، گرم و كلافه كننده رو برات ميزارم ، اميدوارم كه هر چه زودتر مشكلات شهرمون حل شه و من ناچار نباشم كه روزهاي ناب كودكيت رو توي خونه زندانيت كنم !!!!!!!

اين شما و اين گل پسر دوست داشتني و مهربون ِ من ....

      پسر ِ خوش تيپ ِ من گل پسر ِ دوست داشتني ِ ما

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قربون ِ چشمات !

بوق بوق برو كنار مامان

حالا كه پستت مزين شد به عكس هاي قشنگت ، يه تشكر جانانه هم از داداش مهرزاد كنم كه با هديه ي بسيار خوب و قشنگش دوباره شادت كرد و با انرژي هر چه تمام تر ديشب رو كلي فوتبال دستي بازي كردي و با اينكه توي ماشين داشتي چرت ميزدي ولي با ديدن اين هديه انرژي دوباره پيدا كردي .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

خاله عاطفه
29 تیر 92 18:44
بخورمت گل پسری ماشاا... به اون چشمات ،پسر خوش تیپ من که رنگ لباسشو و جورابشو باهم ست کرده!!عادپه دورت بگرده که دلت پارک میخواد انشاا... زودتر هوا تمیز میشه و شما هم میری پارک کیف میکنی .(من که گلوم داغون شده از این آلودگی)بوووووووووووووووووووووووووووووووس برای چشم سیاه خودم


مرسي خاله عاطفه ، انشالله كه زودتر هواي پاك توي ريه هامون رو پر كنه تا گلوي تو هم خوب بشه عزيزم .
خاله سیما و کیان کوچولو
29 تیر 92 19:11
خاله مهدیه جون.باید بگیم ایشالا که همه چی درست میشه و همچنان امیدوار باشیم.آخه چاره ای نیست متاسفانه........
آقا مهبد ماشالا واسه خودت مردی شدیااااااااااااااااااااااااا.
ماشالاااااااااااااا


اميدواريم كه هر چه زودتر درست بشه . مرسي خاله سيما جون ، ايشالله كه آقا كيان هم زودتر مرد ميشه و از شيرين كارياش كيف ميكني .
خاله الی
29 تیر 92 22:08
سلام دورت بگردم که از الان فوتبالیست شدی، دوست دارم.بووووووووسسسسسسسسسسس


سلااااام خاله الي . خدا نكنه . ممنونم بابت هديه ي خوبتون .
جودی
30 تیر 92 2:08
سلام.به تنها چیزی که تا بحال فکرنکرده بودم برای بازی بچه ها فوتبال دستی بود.میتونند بچه ها تو این سن با فوتبال دستی بازی کنند؟اصلا میفهمن چیه؟راستی از تراشه های الماس چه خبر؟چقدر پیشرفت داشتید؟


سلام .البته كه ميفهمن چيه !!! تازه من براي هيجاني شدن بازي الكي ميگم گل ، مهبد ميگه نه گل نبود چون توپه نرفت تو سوراخه و اين نشون ميده كه اگه به خوبي از پس بازي بر نمي ياد كه مطمئنم به زودي ياد ميگيره اما شيوه ي بازي و قوانينش رو ياد گرفته . تراشه ها هم يك هفته متوقف شد ، اما الان دوباره ادامه داره و پيشرفت عاليه . شما نخريديد ؟؟
mamanebaran
30 تیر 92 8:45
الهییییییییییییییییییییییییییییییییی
باورم نمیشه یعنی انقدر هوا آلودست ، واقعاً نمیدونم چه باید کرد توی این همه مشغله های روزمره زندگیمون این آلودگیم فلسفه ای شده واسه خودش طوریکه هوای پاک داشتن آرزوی محال هممون شده ؛ الهی بمیرم برای مهبدمممم که اینروزا بیشتر از قبل دلش هوای پار رفتن می کنه ؛ الهی بمیرم برای مهدیه جونمممم که غصه داره آرزوی مهبدمههه ، مهدیه نازنینم نگران نباش و توکلت به خدا باشه الهی که زوده زود این آلودگی لعنتی از شهرتون بره و همه چی دوباره عالی و خوب بشه ، مهبدممممم خیلی خیلی خیلی ناز شدی خاله هزار ماشالله به قد و بالای خوشگلتتتت


از آلودگيش كه هر چي بگم كم گفتم فاطمه جونم . خدا نكنه مهربونم . انشالله كه خدا كمكمون كنه كه ما ديگه اميدي به مسئولان شهرمون نداريم .
مرسي خاله جون از تعريف و تمجيدهات .
mamanebaran
30 تیر 92 8:50
مهدیه جونممم من برای این پستت نظر گذاشتم اگه نیومده برای پیغام بذار دو باره بیام چون نظرمو تائید نکرد



نه عزيز دلم نظر قشنگت اومد ، اشكال از گيرنده بود [چشمك]
خاله محیا
30 تیر 92 12:58
سلام و صد سلام به گل پسری و مامان مهربونش. چند وقتی هست که چون مشغول مزون بازیم نمیتونم بیام و به این خونه پر از مهر و صفا سری بزنم. اول از همه امیدوارم به زودی زود این هوای آلوده شهرمون رو ترک کنه تا گل پسری ما هم بتونه روزای تابستونیشو در پارک مادر و شهربازی پامچال بگذرونه و کلی کیف کنه.دومم اینکه باید بگم که خیلی عکسات حوشِله عزیز دلم. سومم اینکه وقتی فهمیدم مامانتو ترسوندی کلی خندیدم که اینقدر بلایی.در آخرم میگم بازم مثل همیشه خیلییییی دوستت دارم. بووووس بووووس.


سلام عزيزم . مرسي كه به ما سر زدي و از همه مهمتر مرسي كه زحمت مزون رو به دوش ميكشي . راستي واسه اينكه اينجا يادگاري بمونه مي نويسم كه مهبد به كار كردن توي مزون ميگه مزون بازي . بچم آبرومون رو مي بره . قربون تو خاله محياي مهربون . ما هم خيلي دوستت داريم .بوووووووووووس
مامان الینا،آنیتا
30 تیر 92 22:53
وای مامانی پسر منو لاغر کردی ؟ یا واقعا بزرگ شده ؟ خیلی تغییر کرده عزیز دلم .بازم خوشگل منه خدا حفظش کنه


سلام به به ببين كي اومده خونمون . بعد از يه مدتي كه درگير زايمان و .... بودي خيلي خوشحالم كه حضور سبزت رو با اين پيام حس ميكنم . ببوس گل دختر نازنازي رو .
خاله جون مهبد بزرگ شده ماشالله ، قد كشيده هزار ماشالله ، و واسه خودش مردي شده . قربونت برم عزيزم .
مامان روشا
31 تیر 92 11:34
ما هم از این وضعیت های هشدار زیاد داریم چه می شه کرد ؟

فقط دعا به درگاه خدای بزرگ که هرچه زودتر خوبش کنه(آمین)

چه عکس های قشنگی دلم رفت واسه این پسر ناز خدا برات حفظش کنه چه ژست های با نمکی گرفته


سلام عزيزم . ممنون از حضور سبزت . مرسي خاله جوني خدا گل دختر شما رو هم حفظ كنه واستون .
الهه مامان یسنا
1 مرداد 92 13:17
ای خدا از این آلودگی هوا و گرما نگو که منم خیلی دلم پره!!!!!!!!!!!!!! گرمای 43 درجه رو اصلا نمیگن چه برسه که بخوان کاری بکنن. دلم پره که منم نمیتونم یسنا رو ببرم بیرون از صبح تو خونه ایم و سرشو همینجوری گرم میکنیم. خدا بدادمون برسه.
قرربون پسر فوتبالیستم برم که اینقدر تیزهوشانه بازی میکنه. ببوسش حسابی از طرف من


خدا به داد هممون برسه !!!! خدا نكنه خاله الهه جون . به يسنا بگو بياد پيشم با هم بازي كنيم
مامان نیروانا
9 مرداد 92 14:35
مهدیه جون! باز ریز گرده ها رو همه میبینن و هیشکی نمیتونه انکارش کنه. ما تا یه ماه پیش جایی بودیم که دستگاههای سنجش آلودگی میگفتن آلودگیش شیش برابر تهرانه ولی هیشکی هیچی نمیگه و هیشکی هم نمیفهمه. طفل معصومهای ما هم خوشحال که هوای خنک و دلپذیر دارن و همه توی کوچه خیابون به بازی و ورزش. حالا نمیدونم آلودگی کرمان از چه نوعیه ولی دعا میکنم فکری به حال آلودگی هوای کل کشور بشه. میشه آیا این طبیعی ترین حق فرشته هامون ازشون گرفته بشه، هوای پاک؟!

اميدوارم ، اميدوار ......................حالا كه دارن اين حق رو ميگيرن و هيچ به روي مبارك هم نميارن !!!!
khale eli
2 مهر 92 21:59
سلام قربونت بشم.فدای اون دندونای قشنگت بشم.منومهرزادخیلی دلمون برات تنگ شده .ازمامان گل و باسلیقت متشکرم که از دور هم میتونم ببینمت بووووووووسسسسسسسسسسسسسس


سلام خاله جون . مهرزاد گلم چطوره . مهبد و ما هم دلمون خيلي واستون تنگ شده . عزيزم لطف داري شما . حالا اينقدر ها هم راهمون دور نيست كه شما از توي وبلاگ ما رو ببينيد ها !!! اينجوري كه از اين كامنت برمياد انگار شما تو قاره ي اروپا هستيد و ما توي اراك !
مهرزاد گلم اول مهرت مبارك ، لباساي نو و كيف و كفش و كتاب و دفترت مبارك . ايشالله كه هميشه توي تمام مراحل زندگيت موفق باشي آقاي دكتر آينده .
eli جون مهبد همش به اسم eli صدات ميكنه و اينقدر به دل من ميشينه كه اصلا نميگم خاله خودم كيف ميكنم تو رو نميدونم . ببوس مهرزاد رو .