مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

اگه بين من و تو فاصله يك نفس ِ ، نفس ِ منو بگير ....

1392/7/9 13:39
نویسنده : مامان مهدیه
608 بازدید
اشتراک گذاری

دلبند 27 ماهه ام امروز با همه ي دلتنگي هايم به سراغت آمدم تا اين دل ِ لبريز از عشق را روي زانوهای کوچولوت قرار بدم و تو با نیم نگاهی به آن ،  آگاه شوي از آنچه اينروزها بر ما ميگذرد و بداني كه شيرين ترين لحظاتم را در اين دنياي پر دغدغه ميان دستان ِ كوچك و نوازشگرت سپري ميكنم .

مهبد مهربانم ، ماه ِ زيباي آسمان ِ شب هايم 

دوست دارم بي پروا از دوست داشتن هايم به تو بگويم ، از عطر تنت ، از ارادتي كه به چشمان سياهت دارم و از مهري كه درون وجود پاك و بي آلايشت موج ميزند . گاهي درون آغوشم مي فشارمت و ميخواهم سيراب شوم از آرامش وجودت . ميخواهم پر شوم از همه ي خوبيها و پاكي هايت ، ميخواهم سير كنم در دنياي رنگارنگ كودكي ات ....كاش ميشد هميشه مثل بچه ها پاك و بي آلايش و بي غرور ماند ، كاش ميشد هميشه آرزوهايمان در قالب يك اسباب بازي كوچك مي گنجديد و هميشه بي غرور از گفتن حرف هاي دلمان خالي ميشديم ار هزار و يك دغدغه ..... نه شايد همينگونه بهتر است بزرگ شويم ، پر از غرور شويم ، پر از آرزو تا آنموقع زيبايي دنياي كودكيمان را درك كنيم ....

دردانه ي باهوشم ،

آرامشي كه دستان كوچولوي تو به من هديه ميدهد در هيچ جاي دنيا پيدا نخواهد شد ، هر چند گاهي خسته و بي رمق و بي انرژي ميشوم اما دستان تو مامن تمام اين خستگي هاست ، دم بر نمي آورم و با كمك از خدا تمناي آرامش ميكنم و اوست كه آسايش و پاكي و مهرباني و بي ريايي و همه ي خوبيها رو توي وجود تو خلاصه كرده و منو به آغوش گرفتن و بوييدنت دعوت ميكنه . كاش هميشه جايي ميان دستانت برايم داشته باشي و سهم من از تو يك لبخند پر از مهر باشد ، اما بدان من تا آخرين نفسم ايستاده ام كنارت و دست در دست تو و همپاي تو گام بر ميدارم  تا به بلند ترين و بهترين نقطه ي زندگي ات دست يابي .

دلبركم در وجودم كلبه اي به وسعت دلم بنا نهاده ام كه پلي زيبا از كنار آن به قلبت زده ام ، هر موقع از كسي دلگير شدي و يا خدايي نكرده دنيا به كامت نبود قدم زنان ، آوازي سر بده و مهمان قلبم شو ، مطمئن باش گوشي شنوا وقف دلتنگي هاي توست بگو از دغدغه هايت و همه را به قلب من بسپار و فارغ از هر چيزي به زندگي طبيعي خود بازگرد ....


پي نوشت : قند عسلم ، اينروزها خيلي ذهن مشغول و درگيري داشتم ، خيلي به اين موضوع فكر كردم كه خداي نكرده برايت كم نگذارم ، چه كنم تا بهترين روش تربيتي رو برات پيش بگيرم ، كاري نكنم كه خلايي توي روح پاك و لطيفت ايجاد بشه ، آخه اينروزها مرحله ي لجبازيهاي دو سالگي ات رو پشت سر ميگذاريم ، مرحله اي كه حس استقلال طلبي توي وجودت موج ميزنه ولي هنوز صد در صد قدرت درست تصميم درست گرفتن رو نداري ، پس مجبورم راهنماييت كنم و تو از دخالت هاي من در اموراتت ناراحت ميشي و واكنش نشون ميدي ، البته خدا هميشه همه ي درها رو روي آدم نمي بنده و اينبار يكي از بندگان فرشته صفتش بنام فاطمه رو سر راه من قرار داد . فاطمه جون مامان باران درست وسط همين دلمشغولي ها باهام تماس گرفت و مثل هميشه بهترين راهنمايي ها رو بهم كرد . فاطمه ي نازنينم ازت ممنونم ، پيشنهادت عالي بود !!!! ماچ ضمناً بعد از صحبت با فاطمه جون و اجراي پيشنهادش بود كه تونستم بعد از مدتها چيزي بنويسم و ديگه احساس سردرگمي ندارم !!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

خاله محیا
11 مهر 92 13:54
مهدیه عزیزم از داشتن خواهر گلی مثل تو به خودم میبالم و خوشحالم که واقعا" مادری نمونه و سرشار از عشق و محبتی و امیدوارم که این همه تلاش برای آقا مهبدی نتیجه بخش باشه و شاهد موفقیتها و شکوفایی روز به روز گل پسری باشیم.عزیزم از اینکه آرامش روحی و ذهنیتو بدست آوردی خدارو شاکرم و امیدوارم که زندگیت سرشار از آرامش،خوشبختی،شادکامی و در نهایت سرشار از بهترینها باشه. دوستتون دارم عزیزای دلم.

عزیزم فدای تو . منم از داشتن خواهر عزیزی مثل شما به خودم می بالم . مهربونم اینا همه رو که گفتی به خاطر خوب بودن و خوب دیدن خودته مگرنه من فقط وظیفه مادریم رو انجام دادم . گلم از اینکه همیشه کنارمی و در همه ی موقعیت ها همراهیم میکنی و از همه مهمتر درکم میکنی ممنونتم گل ِ من !
الهه مامان یسنا
11 مهر 92 17:45
عشقتون پایدارو مانا. خوشحالم که تونستی یه راه حل خوب پیدا کنی. ببخش منو که اینروزا خودم حسابی درگیر یسنام و نتونستم درست و حسابی کمکت کنم. فقط میتونم بگم کتاب هنوز اینجا واست نگه داشتم هرو قت دوست داشتی فقط لب تر کن


فدات عزیزم . قربون شما و یسنای گلت بشم من . آره اون کتابو که باید در اولین فرصت ازت بگیرم بانوی همیشه همراه . می بوسمت عزیزم .
mamanebaran
13 مهر 92 8:48
مهدیه نازنینم امروز بعد از مدتها دلت نوشته های خوشگلتو برامون گذاشتی
از خوندن تک تک کلماتت لذت بردم
واقعا بی نظیر بود ، این روزا به این فکر می کنم که وجود این فرشته ها چقدر بهمون آرامش میده ، خدا روشکر به خاطر تمام لحظه های خوبی که کنار هم دارید ، از خدا میخوام همیشه با عشق کنار هم لحظات زیبای زندگیتونو بگذرونید ،

مهدیه نازنینم از اینکه انقدر به من لطف داری بی نهایت ازت ممنوم
عزیزم من کاری نکردم فقط یه راهنمایی کوچولو بود عزیزم تو خودت خیلی خیلی خانومی


فاطمه ي مهربونم از اينكه هميشه با عشق همراهموني ممنونم . از اينكه تجارب خوبت رو با ما تقسيم ميكني بيشتر ممنونم و از اينكه دوست مني هزار بار از خدا ممنونم . مي بوسمت عزيزم .
ستاره زمینی
15 مهر 92 9:05
مامان نیروانا
16 مهر 92 8:41
عزززززییییییزززززززم. خوش بحال مهبد با این عاشقانه های ناب مامانش. خدا روز بروز عاشقترت کنه عزیزم.
خدا رو شکر که همیشه در روزهای سخت چراغ راه میفرسته. دوستانی بهتر از آب روان. خدا فاطمه جون رو حفظ کنه. دوسِتون دارم.
مهبدم. ماه زیبای آسمان، روز جهانیت مبارک عزیزم


قربونت برم عزيزم . ما در مكتب شما حالا حالا ها بايد شاگردي كنيم عزيزم ! آره واقعا ً خدا رو شكر كه اينهمه دوست مهربون بهم داده نمونه اش يكي مثل خود شما .
ممنون از تبريكت عزيزم . ببوس نيروانام رو .