مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

روزهاي گرم خانه ما

1393/6/16 14:15
نویسنده : مامان مهدیه
1,178 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسر مهربون و دوست داشتني ام روزها با سرعت برق و باد ميگذرند و تابستانمان را به واپسين روزهايشان نزديك و نزديكتر ميكنند ....بوي ماه دوست داشتني ِ مهر كم كم از شبهاي شهريور به مشام ميرسه ، وزش بادهاي پاييزي عصرگاهمان را به رنگ پاييز نزديكتر ميكنه .... سرمون اين روزها بيش از پيش شلوغه ! عروسي خاله كوچيكس و ته تغاري مون رو ميخوايم به خونه بخت بفرستيم . تو هم خيلي شور و شوق داري . يه خاطره ي شيريني كه اين روزها برام به يادگار گذاشتي اين بود كه چند روز پيش كه مهموني سالگرد ازدواج يكي از دوستان بابايي دعوت بوديم بعد از پوشيدن لباسات رفتي روي تخت و خودت رو به تماشا نشستي و گفتي " خيلي خوش تيپ شدم ، كفشامم خيلي خوشدله ، همينو عروسي خاله محيا ميپوشم !!! " من فداي اون خوش تيپي و شيرين زبونيات جان ِ مادر ....

پنج شنبه هم داشتم لباس هامون رو اتو ميكردم و يكي از شلوارهاي تو هم بين لباسهاي اتويي بوود يهو گفتي :  "ديده اينو اتو نكن هم كثيفه و هم چروكه من ديده نمي پوشمش !!! " گفتم نه شُستمش الانم اتوش ميكنم ، بي درنگ گفتي : " من ديده اينو نمي پوشم "

اينروزها خيلي شيريني ، خيلي عسلي و خيلي مهربووون ، اصلا ً دلت نميخواد منو در حال تميز كردن خونه و آشپزي ببيني ، تا ميخوام جارو بكشم ميگي : " جارو نكن مگه تو فراشي ! "  تا ميخوام غذا درست كنم  ميگي : " مگه تو آشپزي و .... ميگي تو ماماني و بايد پيش من بشيني " اينروزها دعوتم ميكني به بوسه هاي گاه و بيگاه ، به بوسه هايي كه همشون طعم عسل ميدن ! هيچ وقت حاضر نيستي ناراحتيمو ببيني و هر وقت كاري ناخوشايند ازت سر بزنه و من ابراز دلخوري كنم عذر خواهي ميكني و تا لحن كلامم مثل قبل نشه به عذرخواهي ادامه ميدي . گاهي مجبورم بخاطر اينكه ناراحتيمو بهت نشون بدم تا چند لحظه بعد اخمو باشم و يا سر سنگين جوابتو بدم ، تو هم چشماي نازت رو به چشمام ميدوزي و مدام ميگي " ماماني بِبَشيد " و يا به سر سنگين حرف زدنم اعتراض ميكني و ميگي: " درست باهام حرف بزن ، اينجوري نگام نكن " و ... و ... اين داستان ادامه داره تا منو بخندوني و همديگه رو توي بغل بگيريم .

گل بهاري ِ من از دوستانت توي مهد خيلي تعريف ميكني و اهورا رفيق جينگ ِ اينروزهاته ! اينقدر تو و اهورا همديگه رو دوست داريد كه هر كدوم زودتر از مهد بره اون يكي به شدت گريه ميكنه و ابراز ناراحتي . اميدوارم كه دوستيهاتون روز به روز پر رنگ تر بشه  . راستي شعرهاي زيادي ياد گرفتي ، شعرهات اينروزها از شاهنامه فردوسي و از شهريار و از ديگر بزرگان ادب فارسي هستن و من خيلي خوشحالم كه داري با اين اشعار آشنا ميشي . اما ديگه مث قبل دوست نداري واسه كسي شعر بخووني و از زير شعر خوندن براي ديگران شونه خالي ميكني . زبان انگليسي هم پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي داشتي و تعداد كلماتي كه ياد گرفتي زيادن ولي جمله بندي فقط به سلام و احوالپرسي محدود ميشه ... آرشيو كاردستي هات داره روز به روز متنوع تر ميشه . توي نقاشي استعداد خيلي خوبي داري و هر چيزي رو اراده كني ميكشه . اين تصوير يه موش كوچولو كه ظرف چند ثانيه توسط ذهن خلاق و دستان هنرمندت به تصوير كشيده شده .

خيلي حواست جمع اموريه كه دور و برمون اتفاق ميوفته و تا مدتها راجع به موضوعات مختلف باهامون صحبت ميكني . ديشب بابا مهدي داشت راجع به يكي از همسايگانمون صحبت ميكرد و ميگفت آقاي فلاني گفته كه همسايه ديوار به ديوارتون خونشو فروخته و داره از اينجا ميره و گفته البته شما بهش چيزي نگو .... جالب بود كه در كسري از ثانيه واكنش نشون دادي و گفتي " چرا به منم بگيد ، يالا بگو " تو خيال كودكيت فكر ميكردي بابا  تو رو ميگه بهش نگو .... ! واكنش سريعت و اينكه دلت نميخواست چيزي ازت پنهون بمونه خيلي برام جالب بود .     

اينروزها بيش از پيش به قدرت اهميت ميدي و چند روزي يه بار با من قد ميگيري كه بزرگ شدنت رو بهت گوشزد كنم و هيچ چيزي به اندازه ي اينكه حس كني بزرگ شدي و قدرتمندي ،بهت عزت نفس نميده . بزرگ مرد كوچكم عاشق تك تك سلولهاي وجوديتم . عاشق همه ي خصلتهاي روحيتم و ميدونم كه روحت خيلي بلند پروازانه داره توي مسير زندگي سير ميكنه و مثل يك آهنربا همه چيز رو جذب ميكنه . كاش خدا بهمون كمك كنه كه راه درست رو در پيش بگيريم و بتونيم هميشه خوبيها رو توي فضاي اطرافت انتشار بديم ....

فكر كنم اين آخرين پستي باشه كه قبل از عروسي خاله كوچيكه اينجا ثبت ميكنم و توي اين مدت كمتر ميتونم به دوستاي گلم سر بزنم . همه ي دوستان مهربون و گل پسر عزيزتر از جونم رو به خداي مهربون مي سپرم و اميدوارم توي خونه ي همه شادي باشه . براي خاله كوچيكه هم سعادت و سلامت و كانوني پر از عشق و محبت آرزو دارم ....

اين گل خوشبو هم تقديم به همه ي دوستاني كه خاطرات ما رو دنبال ميكنند و بالخصوص همراهان هميشگي كه با كامنت هاي انرژي بخششون هميشه و هميشه ما رو مورد لطفشون قرار دادن ....

«وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَاهُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ»

تا بعد محبتبای بای

 

پسندها (3)

نظرات (9)

مامان حديث
16 شهریور 93 16:44
سلام دوست عزيزم من حديث دختر شيطون بلا هستم به وبلاگ من سر بزنيد خوشحال ميشم بياييد با هم دوست بشيم.
مامان مهدیه
پاسخ
سلام عزيزم . چشم حتما بهتون سر ميزنم .
بانو
17 شهریور 93 15:19
سلام اگر میخواهید در تعیین جنسیت جنین قبل از بارداری موثر باشید بخوانید www.banoo.ir/post/973 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
مامان الینا جونی
18 شهریور 93 16:09
سلام خدارو شکر روی ماه مهبد نازنینمو شاد میبینم عزیزم قوربونه اون نقاشیت خیلی نازه موش کوچلو
مامان مهدیه
پاسخ
سلام به روي ماهت عزيز دلم . خدا نكنه خاله جوني . دلم واسه الينا خيلي تنگ شده امروز مام پيشتوون
بانو
24 شهریور 93 15:39
سلام نبایدهای تخم مرغ در بارداری را در بانو ببینید www.banoo.ir/post/1036 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
♥مامان آمیتیس و علی♥
26 شهریور 93 18:46
سلام مهدیه جون. خوبی؟ مهبد جون خوبه؟ هزار ماشاا... به مهبد جون ماشاا... چقدر آقا شده ایشالا همیشه در کنار خانواده شاد و سلامت باشید
مامان مهدیه
پاسخ
سلام شهره جونم . دلم برات خيلي خيلي تنگ شده . دو تا گل خوشگلت چطورن ؟ الحمدلله خوبن ؟ ببوسشون از طرف من يه عالمه ممنونم كه به يادموني . ممنونم از لطف بيكرانت .
جودی
26 شهریور 93 22:53
امید که روزهای شادتون مستدام باشه.از خوندن خبر سوختگی مهبد بسیار متأثر شدم.
مامان مهدیه
پاسخ
ممنونم جودي جان . قدم نو رسيده مبارك . انشالله كه روزهاي پاييزتون به يمن حضور دو فرشته رنگارنگ و پر خاطره و شيرين باشه . ببوسشون آرمان و آرين گل رو .
بانو
31 شهریور 93 11:51
سلام یک مادر نمونه همیشه بله نمی گوید www.banoo.ir/post/1030 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
مامان مهدیه
پاسخ
البته .... خدمت ميرسيم
مامان باران
31 شهریور 93 12:55
«وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَاهُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ» سلام عسلِ دلِ خاله قربون اون چشای خوشگلت فدای اون شیرین زبونیات فدای اون نقاشی های خوشگلت الهی که همیشه از چشم بد دور باشین عزیز دلم مرسی از گلِ قشنگت عشقممممممممم
مامان مهدیه
پاسخ
ممنونم فاطمه جونم . قربون مهربونيات . ممنونم از دعاي خيلي خوبت . گل تقديم به روي ماهت . حيف كه در دسترسمون نيستي كه گل رو حضوري برات بياريم الهي كه هميشه پر انرژي باشي و پاييزتون زيبا و طلايي باشه .
جودی
7 مهر 93 18:22
سلام.یه زحمتی برات داشتم.میتونی وبلاگ های نی نی های اراکی را بهم معرفی کنی؟ بازرگان شدن بچه ها نیاز به همفکری دارم برای انتخاب کلاس و مهد و... .ممنون میشم کمکم کنی.
مامان مهدیه
پاسخ
سلام عزيزم . چشم . من دو سه تا ني ني اراكي بيشتر نميشناسم كه فقط يكيشون كوچولوش كلاس ميره .