مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

روزهاي پاييزي - نيمه اول :)

1393/8/17 14:11
نویسنده : مامان مهدیه
2,207 بازدید
اشتراک گذاری

روزهاي پاييزيمون دارن به سرعت ميگذرن و الان پاييز از نيمه هم گذشته .... توي اين روزهايي كه هوا تكليفش رو با خودش نميدونه و هر ساعت يه جور وضع آب و هوايي رو تجربه ميكنيم ، نميشه خوب هم برنامه ريزي كرد براي تفريحات ِ كوچولويي مثل تو ... اما خاطرات ِ خوبي داشتيم از اين نيمه ي گذشته ي پاييزي كه خلاصه برات يادگارشون ميكنم .

اوايل پاييز كه مهموني هاي بعد از عروسي خاله محيا رو داشتيم با رسم و رسومات خاص اون سرگرم بوديم . اواخر مهر ماه بود كه مريم جون دوست خوبمون براي كار تخقيقاتي قرار بود بره بلژيك و براي خداحافظي با دوستان يه مهموني ترتيب داده بود ، ما هم روز چهارشنبه 23 مهر ماه حركت كرديم و رفتيم تهران . عصر بود كه رسيديم خونه ي خاله مليحه و از اونجا حاضر شديم و همگي رفتيم مهموني . خيلي مهموني خوبي بود و خيلي بهمون خوش گذشت ، تا جمعه مونديم تهران و به همراه خاله مليحه و بهمن و مهسا جون كمي هم گشت و گذار كرديم ...

29 مهر ماه هم يه جشن كوچولو به مناسبت تولد مهرزاد داشتيم . براي تولدش خيلي ذوق داشتي و كلي تدارك برف شادي و فشفشه ديدي ...

يه نمايشگاه خيلي زيبا از صنايع دستي هم برگزار شده بود كه يه عصر هم اونجا گذرونديم ، تلفيق رنگها ، موسيقي هاي محلي ، گويش هاي هموطنان از همه ي نقاط ايران و هنرهاي زيباي به نمايش گذاشته شده خيلي بهمون انرژي داد و كلي بهمون خوش گذشت .

جديدا ً به همراه چند تا از دوستان ِ همشهري يه گروه به راه انداختيم " كودكان شاد " كه قراره راجع به كودكان فعاليت بكنيم ، بياموزيم و به اشتراك بزاريم همه ي تجربه هامون رو ... من كه خيلي از اين جور فعاليتها راضي ام ، هر چند كه هنوز گروهمون خيلي نوپاست ، اما من عاشقانه دوستاني رو كه براي تربيت فرزندانشون وقت ميزارن و براي اين موضوع مهم ارزش قائلند رو دوست دارم و براشون احترام قائلم . اين رو اينجا نوشتم چون قراره كه با اين دوستان بيشتر برنامه داشته باشيم ، اولين ديدار با اين دوستاي مهربون در شهربازي كوروش برگزار شد و دومين ديدار هم در شهربازي ِ سياره شادي ، اگرچه در اين دو برنامه همه ي مامانها نتونستن حضور داشته باشند اما براي شروع خوب بود . عكسهاي زير هم مربوط به همون دو روز هستش !

بعد هم كه روزهاي تاسوعا و عاشورا رو در پيش داشتيم ، روزهايي كه با دستهاي كوچولوت سينه ميزدي و ميگفتي " توي ماه رمضون بايد سينه زد و طبل " و هر كجا هيئت و .. ميديدي با معصوميت تمام سينه ميزدي ! شبهايي هم كه صداي عزاداريها به گوشِت مي رسيد و توي خونه بوديم سريع ميرفتي توي بالكن و طبل ميزدي ... هر چه سعي كردم واژه ماه محرم رو جايگزين ماه رمضون كنم نشد و باز هم اصرار داشتي كه رمضونه !!!

اينا همه خاطرات ِ نيمه ي اول پاييزمون بود به اميد اينكه روزهاي طلايي و پر خاطره و شادي تا پايان سال در انتظارمون باشه .

خداي خوب و مهــــــــــــــــــربونم شكر بخاطر همه ي نعمتهايي كه عطا كردي

خداي خوبم خودت مراقب ِ دردونه ي شيرين زبونم باش كه اينروزها قد و بالاش بد جوري دلبري ميكنه !!


پي نوشت : جديدا ً ژست هات همينطوريه كه تو عكسها ميبيني و از من كاري به جز ثبت كردن شيرين كاري هات بر نمياد ، اگه بعدا ً يه عكس با قد و قامت راست در اين سنت نداشتي خرده نگيري ، آخرين باري كه آتليه رفتي هم تمام عكسهات با همين ژست ها بود و به سختي ميشد عكسهاي صاف و صوف از توش انتخاب كرد :)

پسندها (3)

نظرات (5)

مامان راحله
18 آبان 93 16:30
__________________________111¶¶¶111 _______________________1¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____________________¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1 ___________________1¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1 ____________11111¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶11¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ________1¶¶¶¶¶¶11¶¶¶¶¶¶¶¶¶1111111¶¶¶¶¶¶¶¶1 _______¶¶¶11¶¶¶¶11111¶¶¶¶¶11111111¶¶¶¶¶¶¶1 ______¶¶¶¶1¶¶¶¶¶¶¶¶111¶¶¶¶1111¶11¶¶¶¶¶¶¶¶ ____________¶¶¶¶¶¶¶¶¶11¶¶¶111111¶¶¶11111111 _____________¶¶¶¶¶¶¶¶¶11¶¶¶111¶¶¶111111111¶¶1 _____________1¶¶¶¶¶¶¶¶¶11¶¶¶¶¶¶111¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____________¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶111¶¶1111¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____________¶¶¶¶¶¶1¶¶¶¶11¶1111¶¶¶¶¶¶¶¶¶1 ____________¶¶¶¶¶¶111¶¶¶111111¶¶¶¶1¶¶¶¶¶¶ ____________¶¶¶¶¶111¶¶¶¶11111¶¶¶¶11¶¶¶¶¶¶ ____________¶¶¶¶11111¶¶¶¶111¶¶¶¶111¶¶¶¶¶¶ ____________¶¶¶¶11111¶¶¶¶11¶¶¶¶1111¶¶¶¶¶¶ ____________¶¶¶¶¶1111¶¶¶1¶¶¶¶¶11111¶¶¶¶¶¶ ____________1¶¶¶¶11111¶¶¶¶¶¶1111111¶¶¶¶¶¶ _____________¶¶¶¶¶1111¶¶¶¶1111111¶¶¶¶¶¶¶1 _____________1¶¶¶¶¶¶¶1¶¶¶1111111¶¶¶¶¶¶¶¶ ______________1¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ________________¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1 ____¶____________11¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1 ___¶¶¶_____________1¶¶¶¶¶1¶¶¶¶11 __¶¶¶¶____________¶¶¶11¶¶1 _¶¶¶¶¶1___________¶___11¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶1__________¶__¶1¶¶¶ ¶1¶1¶¶¶¶_________¶¶_1¶¶¶1 ¶11¶¶¶¶¶¶_______1¶__¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶_______¶__¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶_________¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶________¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶_______¶¶1_11111 ¶¶¶¶¶¶¶¶______¶¶11¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1 ¶¶¶¶¶¶¶¶_____¶¶1¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶11¶¶¶¶____¶¶¶_¶¶¶1111¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1 ¶11¶¶¶__1¶¶¶____¶¶¶¶1111¶¶¶¶¶¶¶¶¶1 ¶¶¶¶1__¶¶¶1______¶¶¶¶¶11¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1 ¶1___1¶¶¶__________¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶__¶¶¶¶______________1¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ 1¶¶¶¶___________________111¶11¶1 ¶¶1
مامان مهدیه
پاسخ
ممنونم دوست خوبم
مامان الهه
18 آبان 93 18:57
ای جونم نیمه پاییزیتون پربار بوده ایشالا که نیمه دیگرش هم همینجوری باشه ...باز دل من سوخت که نتونستم همر اهیتون کنم ایشالا اینبار حتما میام...ای جووونم انگار میخواد آسمونو بغل کنه پسرک خوشتیپ ما
مامان مهدیه
پاسخ
اي جونم قربون دلت . انشالله بقيه ي برنامه ها همراه هم باشيم . آره اينجا دقيقا ً داشت ذوق آسمون رو ميكرد .
مامان آریانا
19 آبان 93 13:27
سلام›انشالله نيمه دوم پاييزتون هم پراز شادي وسلامتي باشه.الهي قربونش برم كه ژست هاش اينقدر با مزه است.
مامان مهدیه
پاسخ
سلام به روي ماهت ... ممنونم معصومه جان . خدا نكنه خاله ي مهربون
مامان گلشن
19 آبان 93 18:24
در تمام برنامه هاتون موفق باشید.عزاداریتون هم قبول
مامان مهدیه
پاسخ
ممنونم از مهرتان همچنين شما دوست خوب
مامان النازي
22 آبان 93 23:23
سلام ايشالاه روزاتون به شادي و خوشي سپري بشه افرين به شما مامان نمونه و فعال ايشالله كه موفق باشي ماشالله به اين گل پسري نازو شيرين زبون و ماماني براش اسفند دود كن مامانش
مامان مهدیه
پاسخ
سلام به روي ماهت . ممنونم عزيز دلم . چشم حتما ً . كجايي دوست عزيز ؟؟!! اينقدر دير به دير مياي ني ني وبلاگ دلمون واستون تنگ ميشه . مي بوسمتون