مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

روزانه هاي با مزه ي طوطي ِ شيرين زبون ِ ما

1391/12/2 13:47
نویسنده : مامان مهدیه
619 بازدید
اشتراک گذاری

3 نفري توي ماشين نشستيم و مهبد به بابايي رو ميكنه ميگه : بابا آقا شيره مي حري ؟

بابا مهدي : بله               مهبد : حِرس ميحري ؟ ( خرس )           بابا مهدي : بله

مهبد : امير بازي ميحري ؟     بابا مهدي : بله        تاتائو ميحري ؟ بله    پاشتيل ميحري : بله              جوجو ميحري ؟ بله      و اين داستان ادامه دارد و تمام كلماتي كه مهبد بلده بايد توسط بابا مهدي خريداري بشه ......!!اين مهبد در حال فكر كردن چشم و اين بابا مهدي در هنگام پاسخگويي ابروآخ

گل پسري هنوز " خ " رو نميتونه تلفظ كنه خنده

توي خونه زياد به مهبد ميگم خوش تيپ و وقتي آماده ميشيم كه بريم مهموني بدو بدو ميره از روي تخت من ميره بالا و جلوي آينه مي ايسته و نگاهي به سر و روي خودش ميندازه و يه لبخند قشنگ تحويل ميده و ميگه " اُش پيت " مام روي از روي ميز آرايش بر ميداره و بلوزش رو ميده بالا و ميگه " دِل اُدتولان " يعني به دلم ادكلن بزن . طفلكي فكر ميكنه مام رو به دلمون مي ماليم . خنده

بابا مهدي راجع به يه موضوعي مشغول صحبته و در همين حين ميگه الحمدلله ، طوطي كوچولوي ما با همن لحن ميگه " احمد لله احمد لله " مامان قربانت گردد با صحبت كردنت ! قلب

به بابا مهدي ميگم طوطي رو ديدي ؟ مهبدم ببين ! هر چي ميگيم تكرار ميكنه ، مهبد سريع ميگه            " طوطي  - طوطي " متفکر

يه خورده نگرانم چون يه سري فحش هايي كه روي زبون ما زياده رو مهبد ياد گرفته ( البته خدايي نكرده فكر بد نكنيد ها ، كلمات روزمره اي كه بين صحبت هاي بزرگترها زياد شنيده مي شه ولي شنيدنش از دهان مهبد برايم بس تامل بر انگيزه كه اول بايد به دنبال راهي براي تاديب خودم باشم بعد مهبد ) . به زور بهش غذا ميدم ميگه  " پدر سوتي نَتُن " خيلي ببخشيد ها يعني پدر سوخته نكن !!! ( اين هم از اثرات داشتن يه مامان بي ادب !!!) نگران

قوه ي تخيل يكي يه دونمون فعال شده ، گاهي اسب مياد با يه زن !! گاهي آقا شيره و پيشو و ..... هر چي كه فكرش رو بكنيد . جديدا ً خواب زياد مي بينه و از داد و بيدادهاش معلومه كه به خاطر علاقه ي زيادي كه به خمير هاي بازي داره همش يكي اونو ازش ميگيره ، چون توي خوابش با داد سراغ امير بازيشو ميگيره ! سوال

عامل به هم ريختگي خونمون هم مشخص شد و كسي نيست به جز اَبُد جودتي . چنان با افتخار ميگه كه كار اَبُد جودتي بوده كه هر كي ندونه ميگه ببيني به چه افتخاري نائل شده خنده

گل پسر ِ نازنينم بدون كه نبض زندگيمون شدي و من و بابايي عاشقِ خنده هاتيم ، عاشق شيطنت هاتيم و گرچه گاهي كارهايي ميكني كه از حوصلمون خارج ِ ولي جونمون بند به جونت . دوستت داريم و به داشتنت افتخار ميكنيم .

اين هم يه عكس از خوش تيپ ما

مهبد در بهمن 91

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

خاله محیا
2 اسفند 91 14:21
سلام به آقا مهبدیِ گل و مامان مهربونش. طوطی شیرین زبون خیلی دوستت دارم جیگر تو که اینقدر خوشگل حرف میزنی.ماشالا هزارماشالا خیلی باهوشی گل پسری ایشالا بعدنا داماد خودم میشی


سلام خاله محيا جون . چه ميكني با زحمتاي گل پسر ما ؟؟ ممنون از تعريفت . تو كه فعلا ني ني نداري ولي من با ازدواج فاميلي مخالفمX:!!!
مامان الینا
2 اسفند 91 15:14
ای جونم .خیلی ماه شدی خوش تیپ


مرسي خاله جونم . لطف داري شما .
خاله محیا
2 اسفند 91 18:26
عزیزم زحمت نیست رحمته.حالا من گفتم داماد منه بذار خودم با خودم حال کنم که دامادی به این جیگری دارم وگرنه تا نی نی خیلی فاصله هست


قربونت برم خاله جون . باشه داماد شمااااااا .
الهه مامان یسنا
2 اسفند 91 22:55
ای جان ای جان ای جان. عاشقتم مهبد جونی... فدای اون اش تیپ گفتنت...


فداي شما خاله الهه . يسناي اُش تيپو ببوس ..**
خاله عاطفه
3 اسفند 91 9:46
سلام .هزار ا... اکبر به این گل پسری با این هوش و ذکاوت و صد البته با این زبونش.بازم مثل همیشه مهبد جونم دوستت دارم و عاشقتم.بووووووووووووووووووووووووس برای اش پیت خاله


قربونت برم خاله عاطفه . لطف داري عزيزم . ما هم خيلي خيلي دوستت داريم
خاله سیما
3 اسفند 91 15:52
عزیزم.ماشالا......
ایشالا همیشه شیرین زبون باشی و شاد.



ممنون خاله سيما . ايشالله زبون ريختن آقا پسملي شما ...
mamanebaran
5 اسفند 91 12:00
اي جانممممممممممممممممممممممممممممممممممممم عزيز دلم ، طوطي خوش سخن خودم ، فداي اون تيپ نازت ، فداي اون عينك دوديت بشم من ، واي خدا جونم دلم ميخواد ماچت هزار تااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا فداي اون ادكلن زدنت ، قربونت برم كه حمير بازي ميخواي خودم برات ميخورم خاله جون


قربونت برم خاله جونم . اينقدر ازم تعريف نكن خجالت كشيدم .
فاطمه جان خيليييييييييييييييييي دلم براتون تنگه .
شیما مامان درینا
5 اسفند 91 16:11
عزیز دلم ماشالا چه خوب صحبت میکنی مامانی خیلی مواظب باش کلی خندیدم براش اسپند دود کن


سلام شيما جون . ممنونم . چشم حتما ً . دريناي عزيزمون چطوره ؟؟؟