اون آقاهه مواش تَنده !!
پنج شنبه شب 3 تايي رفته بوديم بيرون شام بخوريم كه يه بنده خدايي كه خودش سرش رو كامل تراشيده بود و براي براقيت هر چه بيشتر كله اش كلي هم روغن زده بود رو ديدي و سريع گفتي مامان " اين آقاهه مواش تَنده !! " ( موهاش كنده ) . حالا اينكه آقاهه متوجه صحبتت نشد و يا اينكه به روي خودش نياورد ، نميدونم . به هر حال موضوع ختم شد .
مشغول شام بوديم كه يه خانواده ي ديگه ميز كناريمون نشستن و از قضا مرد خانواده دوباره سرش خلوت بود .....( موهاش ريخته بود ) . يه نگاهي به دور و برت انداختي و دوباره حرفت رو تكرار كردي " مامان آقاهه مواش تَنده ، حالا نه يه بار ، نه دوبار ، صد دفعه تكرار كردي و هر دفعه با انگشت اشارت چنان اشاره ميكردي كه منو بابا مهدي از خجالت سرمون رو پايين انداخته بوديم ..... بالاخره آقاهه طاقت نياورد و با خنده گفت نه عمو موهام نكنده ريخته !!!! بعد با خانومش كلي خنديدند و من و بابا مهدي شرمنده و خجالت زده فقط تند تند معذرت خواهي ميكرديم ، اون آقا هم مرتب ميگفت نه هيچ اشكالي نداره بچه اس ديگه .... مامان جان درسته كه تو الان كوچولويي ولي اميدوارم ياد بگيري كه سنجيده صحبت كني و يه وقت با حرفهات موجب رنجش و ناراحتي كسي نشي .