براي فرداهاي مشتركتان
اينروزهاي شيرين كودكي ِ مهبد اگر چه خيلي خيلي با چاشني نمك و گاهي عسل همراه شده و روز و روزگارمان را خيلي با مزه تر از قبل كرده اما همه ي حواسم را سرمايه كرده ام براي ساخت فرداهاي زيباي پسرك ! پسركي كه گاهي مرغش فقط يه پا دارد و به جز خواسته ي خودش هيچ چيز ديگيري را نمي خواهد ، پسركي كه در اوج شيطنتش لبخند ِ پر معنايي تحويلت ميدهد كه حساب كار به دستت بيايد و بداني نقشه اي در سر مي پروراند ، پسركي كه خواسته هايش خيلي بزرگتر از بزرگي تعداد روزهايي است كه پشت سر گذاشته است . پسركي كه با بيان شيرينش زمزمه هاي دوستت دارم هايي سر ميدهد كه خوش صداترين و خوش نواترين موجود دنيا هم نخواهد توانست به رقابت با او بپردازد .....
من در اين اثنا به همه چيز فكر ميكنم ، به سالهاي بسيار بعدي كه قرار است شريكي داشته باشد ،همراهي براي روزهاي عاشقي و همپايي براي رفتن به قله هاي خوشبختي . شايد خنده دار باشد اما فكر ميكنم به روزگاري كه عروسكي قرار است از راه برسد و همدمي براي پسرم و دختري براي من باشد . نميدانم نيمه ي پسركم را چه كسي تكميل خواهد كرد اما از همين امروزها حواسمان هست كه پسرك چه چيزهايي را بايد ياد بگيرد ، چه جوري دلجويي كند ، چه جوري عشق بورزد ، چه و چه هايي در سرم هست كه از همين امروزها شروع كرده ام براي آموزششان به پسركي كه روياهاي بسيار بزرگي برايش در سرم دارم ، ميخواهم فضيلت هاي خوب ، عادتهاي پسنديده ، كردارهاي شايسته ي يك زندگي را يك به يك برايش ديكته كنم ، ميدانم كه سرمشق خواهد گرفت .....
عروسكم با تو هم خيلي حرفها دارم ، حرف هايي كه زنانه ي زنانه است و نميشود به مردها گفت و اگر آنها را با پسركم در ميان گذارم شايد گوشش بدهكار نباشد ، آنها را فقط بايد به خودت بگويم براي مباداهايي كه ميدانم حتما ً به دردت خواهد خورد ، حرفهايي از جنس حرير كه لطافش را فقط تو خواهي فهميد . دختركم من تمام تلاشم را بكار ميبرم تا تمام حس هاي خوب و زيبا را به پسرك انتقال دهم و اين پسرك هست و دنياي مرام و معرفت خودش .... خلاصه كه از اين به بعد براي تو هم چند خطي خواهم نوشت ..... براي فرداهاي مشتركتان !