دكتر مهبد
پنج شنبه ظهر : براي خريد به فروشگاه حامي رفته بوديم و در بين بخش اسباب بازي ها ، چشمت خورد به يه تلفن و ازم خواستي كه برات بخرمش ، خريدن تلفن همانا و تا چند ساعت بعد دكتر بازي و خنده همان ...!
بعله شما آقاي دكتر مهبد بودي و من خانوم منشي ....، من گوشيُ جواب ميدادم و شما تلفني مريض ها رو درمان ميكردي ، براي يكي قرص سفيد و براي ديگري قرص زرد تجويز ميكردي و بعضي ها هم با شربت مَم مَم خوب ميشدن ، شربت مم مَم يا همون اسماويت از نظرت داروي شفا بخشي ِ كه براي همه ي بيحالي ها و كسالت هات مورد استفاده قرار ميگيره . كلا ً هر موقع احساس ناخوشايندي بهت دست ميده دو تا دارو براي خودت تجويز ميكني ،" اسفند دود كن و مم مم بده "
من هم سعي ميكردم براي دكتر كوچولو مواردي رو مطرح كنم كه احساس ميكردم مهبد بيشتر انجامشون ميده تا ببينم نظر دكتر كوچولو چيه ؟! يه موردش كه به نظرم از همه با مزه تر بود اين بود كه گفتم دكتر ، خانومه ميگه " بچم حموم رو خيلي دوست داره اما نميزاره با شامپو سرش رو بشورم همش گريه ميكنه ، چكار كنم ؟! "
دكتر قاطعانه در جواب گفت " دستش رو محكم بكش ببر حموم و تو سرش يه عالمه كف بريز و به زور سرش رو بشور "
گفتم دكتر ميگه آخه خيلي گريه ميكنه و جيغ ميكشه تو حموم اگه كف تو سرش بريزم !!!!!
دكتر مهبد تفكري كرد و دستش رو توي ريش هاش كشيد و گفت : " خب كتكش بزن "
من كه از شدت خشونت و قاطعانه بودن دكتر و از تجويزهاش به وجد اومده بودم كلي خنديدم و گفتم يالا بريم حموم دكتر ميخوام محكم با يه عالمه كف سرت رو بشورم اگه گريه هم كني كتكت بزنم !
دكتر لبخندي مليح و خونسردانه تحويلم و داد و گفت " من دكترم ، هر چي من بگم "
يكي ديگه از مريضها هم تماس گرفت و گفت " دكتر بچم گوشت نميخوره و مرغ هم به ندرت چه بكنم كه كوچولو نَمونه و مگه كه نبايد بچه گوشت و مرغ بخوره ؟!
دكتر فرمودند كه " خب يه غذاي خوشمزه بپز كه توش گوشت نداشته باشه ، پلوي سيفيد بخوره بزرگ ميشه "
از ديگر فرمايشات دكتر هم اين بود كه : پفك كم بخوره ، چيپس مامانش بپزه با ماست بخوره ، حتما ً مسواك نزده كه دلش درد ميكنه ، ببرش دستشويي دستاش رو با مانع بشوره پا دردش خوب ميشه ، حتما تو پارك خورده زمين كه داره گريه ميكنه ، آب بازي كنه سرش خوب ميشه ، براش جايزه بخر ، كرم بماله به چشمش تا آب دماغش نياد ، حتما ً يادش رفته ج.ي.ش كنه سرما خورده و هزار تا تجويز جذاب ديگه ..... كلي از همنشيني با دكتر و گوش دادن به فرمايشاتشون مستفيذ شدم و انرژي كسب كردم ، بس كه خنديدم دلم درد گرفته بود كه دكتر برام قرص زرد تجويز كرد . راستي دكتر مريضِ حضوري هم نمي پذيره و فقط و فقط تلفني پاسخگو هستن !!!!
ماماني دور دكتر مهبد و تجويزهاش بگرده كه پنج شنبه مون رو زيباتر كرد .......