مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

درد و دل مادرانه

1391/2/18 10:05
نویسنده : مامان مهدیه
851 بازدید
اشتراک گذاری

عروسك زيباي من سلام

امروز اومدم با دردونه ي خودم درد و دل كنم ، گاهي وقتا احساس گناه ميكنم ، گاهي وقتا از دوريت بغض ميكنم و به زور اشكامو قورت ميدم ، چشمام هميشه به ساعته ، دوست دارم دنبال عقربه ها بزارم تا اونا فرار كنن و زود از اين ساعتهاي بي تو بودن بگذرن .گاهي وقتا فكر ميكنم كه الان مهبد داره چكار ميكنه ؟ نكنه كه دلش براي ماماني تنگ شده ؟ من كه خيلي دلتنگم . ولي تمام تلاشم اينه كه وقتي ميام خونه نبودنم در صبح رو برات جبران كنم و تا انرژي دارم باهات بازي ميكنم ، با هم ميخنديم ، يه كم كنار هم ميخوابيم ، پارك ميريم ، عصرونه ميخوريم و هر كار ديگه اي كه تو دوست داشته باشي . دورت بگردم آخه من دوست دارم مهبد وقتي بزرگ ميشه در رفاه باشه ، آخه دوست دارم كه پسرم قوي باشه ، مستقل باشه و هميشه سالم و شاد باشه . دوست ندارم كه كمبودي چه از نظر احساسي و ... داشته باشه . درد و دل ِ ديگه ، همينجوري جمله ها مياد ربط و بي ربطشم نميدونم . عزيز دلم احساس ميكنم تو شيرين ترين و معصوم ترين كودك دنيايي . كودكي باهوش كه به نظرم بيشتر از بقيه نيازمند مراقبت و تربيت است ، چون قرار است كه هوش سرشارش در جهات مثبت بارور و شكوفا شود . نميدونم.... ، هر روز برايت نقشه ميكشم كه چه جوري قلب كوچكت را سرشار از عشق و محبت و دوستي بپرورانم . چه طور ميتوانم دلگرمي زندگيت باشم و چه طور ميتوانم لبخندها و شادي هاي معصومانه ات را ابدي نمايم . ميدانم كه خطير ترين وظيفه ام خوب پروراندن توست . اميدوارم كه خداوند بخشنده بهترين تقدير را برايت رقم بزند و زندگي ات مالامال از شادي و لبخند و زيبايي باشد . يكي يه دونه ي من بي نهايت دوستت دارم و از داشتنت به خودم مي بالم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)