مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

خواهر ِ مهبد !!!

ميتونيد تصور كنيد اگه مهبد يه خواهر داشت چه شكلي ميشد ؟؟!؟ شبيه مهبد ؟!؟ بعله آقا مهبد قصه ي ما يه خواهر داره كه مثل خودش ناز نازيه و يه عالمه موي خوشگل داره شنيدن كي بود مانند ديدن ؟!   ميتونيد خودتون ببينيد حالا باورتون شد كه خواهر ِ مهبد چقدر شبيه خودشه و چقدر موهاش قشنگه ...!! ...
9 ارديبهشت 1392

یه پسر شاد و پر انرژی و رقصش با موزیک Gangnam style

گل پسرم سلام . قبل از هر چیزی میخوام بگم که خیلی خیلی خیلی قند و نبات شدی ! شیرین ِ شیرین ِ شیرین !! یه پسر بچه ی شاد و شیطون و بلا ... با هر شوخی ای قهقهه سر میدی و خیلی با مزه بازی میکنی و ادای کارهای ما رو در میاری ! از رقصت برات بگم که با آهنگ Gangnam style کره ای خیلی با مزه و با انرژی میرقصی ـ وقتی این آهنگ پخش میشه بدو بدو میری جلوی تلویزیون و از من و بابا مهدی هم دعوت به عمل میاری تا در این رقص گروهی همراهیت کنیم و اگر از کسی کم کاری ببینی توی بالا و پایین پریدن سریع واکنش نشون میدی و برخورد قاطع میکنی تـــــــــــــــازه حرکت دست و پاهامون رو هم تو تعیین میکنی که کی و چگونه انجام بدیم. هر چند که خاطره ی مهمونی رفتنمون دی...
11 بهمن 1391

يه جِنتلمنِ كوچولو !!

مهبدم سلام تاخير چند روزه منو با قلب مهربونت بخشنده باش . يه سفر دو ، سه روزه ، حجم كار در شركت ، شروع كار جديدم ، بيشتر شدن شيطنت هات ، همه و همه توجيه نبودنم در دنياي ني ني وبلاگه !!حالا فعلاً اين خلاصه ي توضيح رو بپذير تا سر فرصت خاطره ي سفر و .... را برايت بازگو و ثبت در دفترچه خاطراتت كنم . گل ِ نازم ! ماشالله ، هزار ماشالله ديگه يه مرد كوچولوي با كمالات شدي ، به خوبي صحبت ميكني ، از حق خودت دفاع ميكني ، با بچه هاي كوچيك تر از خودت مهربوني ، كلي اجتماعي شدي و در نهايت امر بي نهايت شيطنت و شادي ميكني . وقتي كسي رو مي بيني با كمال ادب ميگي شَلااام . خيلي با مزه سلام ميدي . صبح ها وقتي بيدار ميشي ميگي شُب ب ِ تِر ( صبح به خير ) و شبه...
3 بهمن 1391

عروسك كوچولو راحت بخواب كه...... !

عروسك كوچولو راحت بخواب كه يه فرشته مواظبته ! اين فرشته كوچولو عروسكش رو ميخوابونه ،لالايي براش ميخونه ، بهش شير ميده ، غذا بهش ميده ، شربت بهش ميده و هر كاري كه براي آسايش عروسك نياز باشه رو با دقت و حوصله انجام ميده . خداوندا اين فرشته ي مهربون رو نگه دار تا عروسك كوچولو هميشه راحت بخوابه و آسوده زندگي كنه و ما هم در كنار اون فرشته ي مهربون شاكرت باشيم و شاهد باليدنش .... /. ...
26 دی 1391

COMMENT

امروز توي پست خصوصي يه كامنت از يه دوست عزيز و به قول مهبد آج رضا ( حاج رضا ) دريافت كردم كه بعد از كلي خنده از متن كامنت تصميم گرفتم كه براي اينكه واسه مهبد هم يادگاري بمونه عيناً در زير نقلش كنم و يه مقدار توضيحات اضافه زيرش بزارم كه بقيه خوانندگان وبلاگ هم از متن زير سر در بيارن . كامنت دريافتي : سلام مهدیه خانوم خوبی؟ چرا ناقص نوشتی مگه به من نمیگه حاج رضا؟ چطور جاروبرقی که من یادش دادمو ننوشتی؟؟؟؟ تازه امروز بدون آدامس ،آدامس میجوید خیلیم جالب.تازه قولِ چیپس بش دادم تا اومدم هولم داد گفت رضا چیییییسسس؟؟؟؟ اینارم بنویس بی زحمت. تازشم متتتتتتتییییییییییم من بش یاد دادم. راستی مادر هم میگه. خب دیگه خداحافظ. ♣♣♣...
6 آذر 1391

توانايي هاي مهبد در 17 ماهگي

♥ گل پسرم ديگه همه ي موضوعاتي كه توي صحبت هامون با اطرافيان داريم رو متوجه ميشه و نسبت به همه چيز واكنش نشون ميده ، مخصوصاً اگه مكالماتمون راجع به كارهاي آقا مهبد باشه كه همون لحظه پا ميشه و عين همون كار رو تكرار ميكنه ، گل پسرم اين روزها عاشق تلفن صحبت كردنه و از آنچه آن لحظه بر ما ميگذره براي كسي كه پشت خطه تعريف ميكنه تازه اگه تلفني هم در كار نباشه از دستاش كمك ميگيره . گوشي ِ من رو مياره و ميگه مَمَن ، يعني ميخواد با بابا بهمن تلفني حرف بزنه ، چون بابا بهمن دوباره رفته سفر ، خيلي براش دلتنگي ميكنه و عكسشو تند تند بوس ميكنه ! ♥ به بابابزرگش ( باباي بابا ) ميگه بابو ، عصرها به مامان ميگه مامان باي باي ، بهش ميگم كج...
6 آذر 1391

دو روي سكه

 وقتی کوچکی دستانی هستند که اشکهایت را پاک کنند  وقتی بزرگ می شوی باید دستی باشی که اشکی را پاک کنی و خنده ای بر لبی بنشانی ... و این چه زیباست ... پسرم لبخند شيرينت و پاكي اشكهايت را دوست ميدارم . ...
9 مرداد 1391