مهبدمهبد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

ღ ღ ღ گل پسر ღ ღ ღ

ني ني اوچولوي من

1390/10/6 12:35
نویسنده : مامان مهدیه
524 بازدید
اشتراک گذاری

ني ني اوچولو سلام .

چرا ديشب گريه ميكردي و مثل هميشه آسوده نخوابيدي ؟خواب فدات بشم الهي . ميگرفتمت تو بغل ، ساكت ميشدي . فكر كنم دلت درد ميكرد . آخي ...آخ. مامانو بگو كه الان در حال چرت زدنه خمیازه.الان تلفن زدم خونه و از مامان زري حالتو پرسيدم گفت مثل گل خندون داره بازي ميكنه و حالش هم خوبه خوبه . كلك ، فكر كنم ميخواستي من و بابايي رو بي خواب كني كه كردي. ابروچشم. راستي يادم رفت بگم خيلي ددري شدي و هر كي لباس تنش كنه و بخواد بره بيرون ميري بغلش و با صداي قشنگت ميگي د د .جنسيت ني ني عمه سارا هم كه قراره همبازي تو بشه هم معلوم شد ، اونم مثل خودت يه گل پسره . تشویق

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

امیرمحمد واسراکوچولو
9 دی 90 10:13
مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن زندگی تکرارِ زخمِ کهنه دیروز نیست بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن ...
مامان زهره
9 دی 90 11:06
سلام من دوباره دارم شروع می کنم کافیه بیست تا رای برای خودت و من و یکی دیگه جمع کنی متقابلا من هم بیست تا رای می گیرم ممنون
مامان فهیمه
11 دی 90 15:27
سلام مهدیه جون از خاطره ای که نوشتی احساس کردم باید شاغل باشی یه سوال دارم ازت مهبد جون با شاغل بودنت کنار میاد؟ من که 4 ماه بیشتر نتونستم برم سرکار چون محمدحسین خیلی مریض میشد امیدوارم مهبد جون مامانشو درک کنه بوس زیاد واسه پسر گلم


فهيمه جون سلام . بله درست حدس زدي شاغل هستن و هنوز يك ماه نشده كه سركار برگشتم . منم اميدوارم مهبد با اين مشكلات كنار بياد و انشا ا... شما هم بتوني دوباره بري سركار و موفق باشي . گل پسرو ببوسش .